من دختر کوچولویى هستم که زمان مرگم فرا رسیده است. میدانى زمان مرگ کى است؟ وقتى به حالت گنگى مى رسى و از درون در درونت مولکولها با حالت عجیبى حرکت مى کنند و دوربین تو در بالاى جهان قرار دارد و مى بینى هرچه مى کنى پیش نمى روى بلکه فرو مى روى. فایده ندارد. تلاش تو بیهوده است. اصلاً اسمش تلاش نیست؛ زور زدن است. احساس مى کنى تمامى درها بسته اند و تو تنها به درها مى کوبى. از که باید پرسید؟


پانویس١: گفته بودم نوشته ها قدیمى ست؟

پانویس٢: گفته بودم موسیقى پس زمینه ذهنم را مى توانید در این کانال بشنوید؟ :

https://t.me/samirzaie_moosighi


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها