دوستش می دارم
چرا که می شناسمش،
به دوستی و یگانگی.
- شهر
همه بیگانگی و عداوت است.-
هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم
تنهائی غم انگیزش را در می یابم.
اندوهش غروبی دلگیر است
در غربت و تنهایی.
همچنان که شادیش
طلوع همه آفتاب هاست

 

قسمت اول از شعر شبانه احمد شاملو


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها