خوابم نمیبره

یه رویایى دارم که وقتى بهش فکر میکنم از شادى خوابم نمیبره

نمیدونم بشه یا نشه اما تنها رویاییه که دارم و از اعماق قلبم آرزو میکنم بشه

انقدر بهش فکر کردم و شاد شدم و خوابم نبرد که اومدم نشستم انگور با بیسکوییت میخورم و وبلاگ ها رو هورت میکشم 

و وسط همه اینا حس میکنم خسته م

یه خستگى که انگار توى خونهامه و از اجدادم بهم رسیده ، خیلى دوست داشتم میتونستم ردیابیش کنم تا ببینم به کجا میرسه . به قاجار؟ صفویه؟ مغول؟ ترکان؟ شایدم اعراب، شایدم بومیهاى تمدن عیلام. هیشکى نمیدونه نمیتونه بدونه.

اینکه من هیچ علاقه خاصى براى هیچ کار خاصى ندارم ایراد محسوب میشه؟ اینکه من نمیتونم خودم رو راحت روى دیوار جهان نقاشى کنم ایراده؟ فکر میکنم ایراده.

امروز کلاس خوب بود، بچه ها خوب بودن، راننده تپسى خوب بود، کافه خوب بود، حرفاى من و علیرضا درباره تاریخ خوب بود، کیک سیب و چایى خوب بود، تصمیم گیریم براى برنامه هاى فردا خوب بود، اما یه چیزى در قلبم متوجه نیستم که چرا خوب نیست. یعنى متوجهم. من در اغلب زمینه ها خودم نیستم. من وقتهایى که میرقصم خودمم. اما از تنبلى و تنهایى خیلى کم میرقصم. لذتى که توى چرخ هاى رفص سماع هست توى هیچی نیست اما من حوصله ندارم خودم باشم بس که خودم نیستم. تازه خوب شدم. قبلنا که اصلاً خودم نبودم. این خودم نبودم رو از مدرسه آوردم. ارمغانه آموزش پرورشه. روزى که توى مدرسه فهمیدم کار خاصى نمیشه کرد فقط کارایى که بقیه میخوان رو باید انجام داد، نه معلمها ذوق و شوقى داشتن، نه فضاى مدرسه. همیشه گفتم من هیچوقت هیچ دوستى نداشتم؛ حداقل تا دوره دانشگاه و حداکثر تا همیشه. کتاب پسر نامرئى رو خوندین؟ حسم شبیه اون بوده و هست همیشه.

توى دانشگاه کم کم خودم شدم. از دبیرستان توى سالى که دیگه مدرسه نرفتم خودم شدن شروع شد. اما خب واقعاً دوازده سال کمه براى کاملاً خود بودن. گاهى دلم براى دوران قبل از مدرسه تنگ میشه.

خسته شدم. وقتایى که خسته میشم دلم یه ماشین خوب میخواد که رانندگى کنم برم جاهایى که هیشکى نیست و غرق بشم. اما حقیقتش از تنهایى در شب میترسم. قبلنا نمیتوسم اما الان میترسم.  ولى یه روزى از یه جایى شروع میکنم سفرهاى تنهاییم رو. 

من معلم خوبیم. خیلى خوبه که آدم شاگرداش ازش راضى باشن. خیلى کلاسمو دوست دارم. شاید یه روزى درباره ش نوشتم. خیلى کارها باید بکنم که نمیکنم. یه بندى پامو گرفته. واسه همین عموماً کند حرکت میکنم، خیلى کند. اما هیچوقت نفهمیدم اون بند چیه.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها