چقدر همه چیز در دنیا تغییر کرده است. یا شاید در نگاه من.

چرا دوست داشتن امریست فانى در میان ما؟

از بچگى نمى فهمم چرا همچین مى کنیم؟ چرا نامهربانیم؟ چرا همدیگر را آزار مى دهیم؟ چرا پاى یکدیگر را در مرداب فرو میبریم؟ چرا خط میاندازیم بر قلبهاى یکدیگر؟ 

همه اشتباه مى کنند.

اما چرا همدیگر را در اشتباه کردن آزاد نمى گذاریم؟ چرا اجازه نمى دهیم انتخاب دیگرى ما یا راه ما یا فکر ما نباشد؟ چرا وقتى مخالف هم میشویم دیگر دوست داشتنى نیستیم؟

چه گناه بزرگى کرده ایم که قرار است تا ابد بخشیده نشویم؟

چرا باز کردن درهاى صلح تا این اندازه برایمان سخت است؟

چرا خودمان را رنج مى دهیم و در رنجمان دیگرى را با خود به زنجیر میکشیم و در چاهى عمیق رها میشویم؟ 

زخمهایمان چاقویى ست در دستانمان که در قلب همدیگر فرو مى کنیم اما در بین این جنگها چرا دوست داشتن را گم مى کنیم؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها