بر چهره زندگانی من
که بر آن
هر شیار
از اندوهی جانکاه حکایتی می کند
آیدا!
لبخند آمرزشی است.
نخست
دیر زمانی در او نگریستم
چندان
که،چون نظری از وی باز گرفتم
درپیرامون من
همه چیزی
به هیات او در آمده بود.
آنگاه دانستم که مرادیگر
از او گزیر نیست.
 

قسمت آخر شعر شبانه احمد شاملو


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها